اگر امروز از چند فرد عادی دربارهی تفوتهای دادگاههای کیفری و حقوقی و یا تفاوتهای تنظیم دادخواست و شکایتنامه بپرسید، به احتمال زیاد با این مفاهیم آشنایی نداشته و نخواهد توانست به پرسشهای مطروحه پاسخ درستی بدهد. این امر جای تعجب نیز ندارد؛ زیرا تنظیم دادخواست یک امر تخصصی حقوقی است و شکوائیه نیز معمولاً در پی حوادثی تلخ در پی میآید که معمولاً افراد ترجیح میدهند به جای پیگیری شخصی آن و حضور در پیچ و خم دادگاههای کیفری، آن را به وکیل معتمد خود بسپارند.
دادگاههای سیستم حقوقی در قوه قضائیهی جمهوری اسلامی ایران، برای شکایات و پروندههای مختلف دستهبندیهای مختلفی را معرفی و اعمال مینماید که هر یک از آنها رویههای مختص به خود را دارند.
یکی از این دستهبندیها، دستهبندی جرایم و دادگاهها به کیفری و حقوقی است.
در این دو دادگاه به پروندههای متفاوتی رسیدگی و احکام مترتب بر آنها نیز با یکدیگر متفاوت است. از جمله، در دادگاههای کیفری، به جرایمی پرداخته میشود که جنبهی عمومیت داشته و اصطلاحاً به دلیل قبح ذاتی و عرفی آن، غیر قابل بخشودگی نامیده میشوند. در این دادگاهها، معمولاً با افرادی برخاسته از اقشار ضعیف و محروم جامعه سر و کار داریم؛ به همین دلیل در روند رسیدگی به پروندههای ایشان تا حد ممکن با اغماض و تساهل رفتار میشود.
مثلاً برای رسیدگی به شکایتهای آنان نیازی به طی تشریفات غیرضروری برای دریافت نامهی شکایت (موسوم به شکوائیه) نیست. اما در سوی دیگر این سکه، پروندههای حقوقی قرار دارد که حتی اشخاص حقیقی و حقوقی محترم نیز ممکن است گاهی با آن، خواسته یا ناخواسته درگیر شوند.
از جملهی مهمترین تفاوتهای وارد بر این دو، لزوم تنظیم دادخواست در دعاوی حقوقی است.
تنظیم دادخواست بر خلاف شکوائیه، دارای تشریفات خاص، و نیز مجدداً بر خلاف آن میتواند واجد شرایط و ملزومات خاصی در نگارش و ظرایف حقوقی باشد.
در تنظیم شکوائیه، شاکی میتواند در هربرگهای با رعایت حداقل استانداردها و انتظاراتی که از یک برگهی رسمی در شأن دادگاه میرود، طرح دعوی نماید. اما تنظیم دادخواست نه تنها لزوماً باید در برگههای مخصوص این امر صورت گیرد، بلکه باید در آن ساختار خاصی نیز رعایت شود. به این صورت که مدعی –که در اینجا، خواهان نامیده میشود- باید در ابتدای تنظیم دادخواست به طرح ادعا پرداخت، سپس ادله و شواهد را بیان کرد و در انتها، درخواستی را از محضر دادگاه مطالبه کرد. همچنین، در ارجاع دادن به قاضی و خوانده (کسی که علیه او ادعا صورت گرفته) با توجه به شأن آنها از زبان بهره گرفت.
مثلاً لفظی مانند «حاج آقا» در خطاب قرار دادن قاضی نامطلوب است و موجب عودت آن و تنظیم دادخواست مجدد خواهد گردید. همچنین در تنظیم دادخواست باید حتماً با یک وکیل دارای پروانهی رسمی خود را به دادگاه معرفی، و مشخصات وی و موکل را به روشن و با رعایت جزئیات ضروری در متن دادخواست درج نمود.